داستان استارتاپ Tutorspree در سال 2011 و از شتابدهندۀ Y Combinator آغاز شد. این استارتاپ به عنوان Airbnb آموزش و مدرسان شناخته میشد و خوب و بد داستانش، به الگوریتمهای سئو گره خورده است.
ایدۀ اولیه آن ساده بود؛ کمک به والدین برای یافتن بهترین معلم فرزندانشان به صورت آنلاین. این استارتاپ توانست 7000 مدرس را تا سال 2013 به عضویت بگیرد و به ارزشی حدود 1.8 میلیون دلار برسد. اما بعد از سه سال کار، تعطیل شد!
در ظاهر همه چیز عالی بود و به نظر میرسید تمام کارها به درستی انجام شده است. استارتاپ به گونهای مدیریت شده بود که به میزان تحسینبرانگیزی از سرمایه برسد و از سرمایهگذاران بزرگی مانند Sequoia Capital و Lerer Ventures سرمایه دریافت کند.
با اینکه سرعت رشد آنها مطابق میلشان نبود، اما در واقع با سرعت کاملاً قابل قبولی در مسیر حرکت میکردند. همچنین بیزینس مدل این استارتاپ هم ثابت کرده بود که سودده است.
اما به هر حال، در مارس 2013 هنگامی که گوگل الگوریتم خود را تغییر داد، Tutorspree به صورت ناگهانی با کاهش 80 درصدی ترافیک مواجه شد. با اینکه این اتفاق در حالت معمول نمیتوانست سبب ضربۀ سنگین به یک کسب و کار شود، اما برای این وبسایت فاجعه محسوب میشد.
از همان اول کار، سئو در بیزینس مدل این استارتاپ جایگاه مشخصی داشت و حتی اغلب اوقات مشتریانی که به این وبسایت مراجعه میکردند، نشأت گرفته از نتایج سئو بودند.
Aaron Harris، کو فاندر و مدیرعامل Tutorspree در این مورد گفت:
نکتۀ اصلی این است که نمیتوان وجود سئو را در بین پکیج مارکتینگ استارتاپها نادیده گرفت. اما نمیتوان هم تنها به سئو تکیه کرد. سئو تنها یک ابزار از بین ابزارهای مختلف مارکتینگ است و نمیتواند تنها کانال مارکتینگ یک استارتاپ باشد. برای رسیدن به اهداف، هیچ ابزار یا بخش دیگری هم مانند سئو نمیتواند به تنهایی برای مارکتینگ کافی باشد.
مدلهای مختلفی از سئو وجود دارد، اما اساساً سئو برای بهبود قدرت و دیده شدن وبسایت، با قرار دادن آن در بالای لیست موتورهای جستجو است. جامعۀ کارآفرینان هم نظرات مختلفی نسبت به شایستگی های سئو دارند.
البته مشکل Tutorspree این نبود که از سئو به صورت مؤثر استفاده کرده است یا نه؛ بلکه مشکل این بود که تلاش بنیانگذاران آن برای سئو مؤثر واقع شده بود و مشتریان زیادی از این طریق دریافت کرده بودند، در نتیجه چشم آنها نسبت به دیگر روشهای جذب کاربر بسته شده بود.
مورد مشهود این است که الگوریتم گوگل مداوماً در حال تغییر بوده و کسی هم خبر ندارد که این تغییر در نهایت چه تأثیری بر رنکینگ وبسایتها برجای خواهد گذاشت. از طرفی گوگل همواره ثابت کرده است که اگر کسی به سئو به عنوان استراتژی اصلی تکیه کند، نتیجۀ بدی خواهد گرفت.
در واقع، نباید تمام تخم مرغها را در یک سبد قرار داد. کارآفرینان باید از سرمایهگذاران درس بگیرند و در این مورد، بد نیست نگاهی به استراتژی سرمایهگإاری Barbell بیندازید. کارآفرینان باید تنها نصف استراتژی مارکتینگ را در استراتژیهای ریسکدار سرمایهگذاری کنند و نصف دیگر را در استراتژیهای اثبات شده.
نتیجه اینکه وقتی صبحت از بیزینس و کسب و کار باشد، میتوان ریسک کرد و با ضربۀ شمشیر شکست خورد و یا عاقل بود و با حمل سپر به راه خود ادامه داد.